با دقت به درونت نگاه کن !
یوسفی در درون توست .
نه فقط تو که در وجود هر انسانی یوسفی آرمیده است .
و این تویی که می توانی یوسف وجودت را گاه بکشی ، گاه در بند بکشی و گاه آزاد کنی ...

یوسف بیدار و زنده وجود تو فریاد می زند !
و تو را فرا میخواند به سوی هرچه پاکی ، هرچه خوبی و هرچه زیبایی .

و در وجود تو زلیخایی نیز هست
نه فقط تو که در وجود هر انسانی زلیخایی نفس می کشد .

داور صحنه مبارزه آن دو ، توئی ، به تنهایی ...

خوب دقت کن ،
به پارگی پیراهنش
به تقلا و دویدنش
به نفس نفس ها و نگاه صادقانه اش

خوب دقت کن ،
به زلیخا و امیالش
به سابقه و زندگی اش ...

یوسف را بند بکشی یا آزاد رها کنی ،
فراموش نکن ،
او زنده است .

و هرگاه بعد از سالها یادی از کردی ،
آماده خدمتگزاری است.

یوسف را به یاد آر ، زمانیکه برایت دعا می کند
و پاکی بی حد و مرزش را ضامن فلاح و رستگاریت می کند
و زیباییش را

یوسف را برای لحظه ای به یاد آر ، که او همیشه به یاد توست

این توئی که خوب می دیدی پیراهن پاره اش را و نگاه پاکش را
دلپاک دلربای دلسوز را از بند رها کن ...

-----------------------------------------------------

با ربط نوشت : یوسف گم گشته را باز آر به کنعان دلت

با ربط نوشت : نوشته شده در ساعت یک و خورده ای مورخ 16 آذر 1387 (اینم برای یادگاری (!))

---------------------------------------------------

سلام بر حسین (ع)

هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت       باخبران غمت بی خبر از عالمند

23 روز بشمار تا یار ...